پایان تاریخ هجری و آغاز تاریخ رجعی
مسعود کریمی بیرانوند
نیمه های شب بود و همه جا آرام؛ الا ذهن شلوغ من که خاطراتی به آن خطور می کرد. خاطرات روز گذشته که آخرین روز سال ۱۴۰۰ بود و یادی از سال قبل یعنی آخرین سال قرن چهاردهم.
گاه گام از دایره تنگ خود فراتر گذاشته و سرگذشت چندهزارساله بشر را مرور می کردم و لحظه ای دیگر به سرنوشت نامحتوم انسان قرن پانزدهمی فکر می کردم تا اینکه ناگهان اندیشه ای بر ضمیرم مستولی شد و تاریخ اولین و آخرین را در نظرم به هم دوخت.
اندیشه این بود: