پایان تاریخ هجری و آغاز تاریخ رجعی
مسعود کریمی بیرانوند
نیمه های شب بود و همه جا آرام؛ الا ذهن شلوغ من که خاطراتی به آن خطور می کرد. خاطرات روز گذشته که آخرین روز سال ۱۴۰۰ بود و یادی از سال قبل یعنی آخرین سال قرن چهاردهم.
گاه گام از دایره تنگ خود فراتر گذاشته و سرگذشت چندهزارساله بشر را مرور می کردم و لحظه ای دیگر به سرنوشت نامحتوم انسان قرن پانزدهمی فکر می کردم تا اینکه ناگهان اندیشه ای بر ضمیرم مستولی شد و تاریخ اولین و آخرین را در نظرم به هم دوخت.
اندیشه این بود:
مبدأ سال شمار تاریخ در نزد ما مسلمانان هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم است. اما چرا هجرت؟! چه رازی در آن نهفته است؟ شاید قرار است دائما به «هجرت» فکر کنیم. هجرتی که رجعتی در پی نداشت! آری هجرت پیامبر (ص) حتی با شهادتش تمام نشد. در پیِ هجرت صغرا، هجرت کبرا آغاز شد. هجرت نخست اگر در اثر سیزده سال نامهربانی خویشان و بیدادِ هموطنان او رخ داد، هجرت دوم و بزرگتر مکافاتی بود که بشریت بواسطه ستمی که در حق سیزده حجت خدا کرد، باید تحمل می نمود. «فَلْیَبْکِ الْباکُونَ، وَ إِیَّاهُمْ فَلْیَنْدُبِ النَّادِبُونَ، وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتَذْرِفِ الدُّمُوعُ، وَلْیَصْرُخِ الصَّارِخُونَ، وَیَضِجَّ الضَّاجُّونَ»
چه میدانم؟ شاید سیزده سال دوران محنت پیامبر (ص) در مکه نشانه ای از سیزده انسان کاملی باشد که به جفای اهل دنیا دچار شدند. «فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ، وَسُبِیَ مَنْ سُبِیَ، وَأُقْصِیَ مَنْ أُقْصِیَ».
اکنون از دوران هجرت چهارده قرن شمسی سپری شده و دوره ی مهجوریت چهارده شمس آسمان ولایت هنوز پایان نگرفته است! «أَیْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ؟» هجرتی که به شدیدترین وضع خود، یعنی غیبت منتهی شد. «بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخْلُ مِنَّا»
اگر چنانکه عارف الهی حضرت آیت الله حسن زاده آملی فرمودند؛ انقلاب اسلامی به مثابه ظهور صغرا در مقابل غیبت صغرا و مقدمه ای بر ظهور کبرای حضرت ولی عصر (عج الله فرجه) باشد، پس می توان زمانه کنونی را آغازی بر پایان هجرت بزرگ تاریخ و رجعت آن وارثان حقیقی زمین دانست. آری آغازی بر پایان تاریخ هجری و شروع تاریخ رجعی.
«وَجَرَى الْقَضاءُ لَهُمْ بِمَا یُرْجىٰ لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ، إِذْ کانَتِ الْأَرْضُ لِلّٰهِ ﴿یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ﴾»