سیاست

این وب نوشت برای انتشار اندیشه های سیاسی یک جوینده حقیقت در عرصه سیاست ایجاد شده است. امید است، با نقدها و نظرات راهگشای خود در بهتر شدن آن سهیم باشید.

سیاست

این وب نوشت برای انتشار اندیشه های سیاسی یک جوینده حقیقت در عرصه سیاست ایجاد شده است. امید است، با نقدها و نظرات راهگشای خود در بهتر شدن آن سهیم باشید.

مسعود کریمی بیرانوند

در قسمت اول گفته شد؛ مشکل اصلی آب در کشور ما از ناحیه کم آبی مزمن، خشکسالی های دوره ای، توزیع و تخصیص ناعادلانه و مهمتر از همه کشاورزی ناکارآمد است. همگان می دانند در مملکت ما محصولات آبدوست زیاد کشت می شوند، آبیاری آنها به درستی انجام نمی شود و به خوبی هم فروخته نمی شوند. اما چرا کشاورزی ما به این روز افتاده است؟ در این متن ریشه های سیاسی و تاریخی این مسئله برملا می شود!

 

تا سال 1340 نظام ارباب-رعیتی (فئودالیسم) بر زراعت در ایران حکمفرما بود. هر چند این سیستم عادلانه و آزادانه نبود، اما به هر حال گلیم خودش را از آب درآورده و کشور ایران نیز محتاج واردات کشاورزی از بیگانگان نبود. خوانین با استفاده از مشاوران و کارگزارانی که داشتند، می دانستند چه چیزی باید کاشت شود و در کجا و چگونه به فروش برسد؟ کشاورزان هم در امر زراعت تبحّر داشتند و دغدغه های دیگری غیر از برزگری نداشتند.

 

با اجرای اصلاحات ارضی توسط محمدرضاشاه، زمین های بزرگ از خوانین ستانده و به صورت اقساطی به زارعان واگذار شد و اینگونه حدود یک میلیون خانوار، مالکِ زمین شدند. این خرده مالکان جدید که قبلاً توسط اربابان خود مدیریت می شدند، دیگر نمی توانستند بازارهای منطقه ای و بین المللی برای محصولات زراعی خود پیدا کنند. به علاوه به خاظر تقسیم اراضی سیاری از آنها مشکلات حق آبه پیدا کردند. در مدت کوتاهی فلاحت ایران سقوط کرد و میهن ما به مقصد فرآورده های کشاورزی از کشورهای بزرگ تبدیل شد.

 

در همین زمینه امام خمینی (ره) به محمدرضا پهلوی چنین گفت: «من همان بودم که به شما پیغام دادم که آقا نکن این کار‏ ‏را! این، زراعت ما را به زمین می زند. خدا می داند به فرستادۀ ایشان‏ ‏گفتم که نکنید این کار را. شما ملتفتی خودت، دارای مِلک هستی،‏ ‏ملتفتی که نمی توانند اینها اداره بکنند، به زمین خواهد خورد این‏ ‏زراعت مملکت. تو بودی که زراعت مملکت را به زمین زدی برای‏ ‏خاطر آمریکا» (13 /8/1357).

 

علی الظاهر حکومتِ وقت، نقشه داشت با راه اندازی و رونق طرح هایی چون مجتمع های کشت و صنعت، شرکت های سهامی زراعی و تعاونی های تولید روستایی، کشاورزان را از سردرگمی و پراکنده کاری نجات دهد و به آنها نظم و هماهنگی ببخشد که البته به خاطر وابستگی شدید به خارج این امر میسر نشد و این نقشه نقش بر آب شد!

 

متاسفانه با گذشت شش دهه از آن زمان هنوز هم در بر همان پاشنه می چرخد. اراضی کشاورزی کوچک و کوچکتر شده اند، بسیاری از زمینداران دیگر کشاورز حرفه ای نیستند و آن را به عنوان یک شغل پاره وقت می نگرند و گاه آن را به افراد سودجو که حرمت محیط زیست را نگه نمی دارند، اجاره می دهند.

 

در چنین اوضاعی بسیاری از مالکان و زارعان به کشت محصولات آبدوست که با اقلیم منطقه هم سازگار نیستند روی آورده اند. به علاوه شبکه آبیاری در مزارع غیراستاندارد است و بیش از دو سوم آب را هدر می دهد. بدتر آنکه بازاریابی مناسبی هم در کار نیست و ثمراتی که از این همه اسرافِ آب به دست می آید، به ثمن بخس فروخته می شود و یا آنکه از بین می رود.

 

با این همه و در شرایطی که کشور در شرایط سخت تحریم به سر می برد و از لحاظ منابع آبی دچار خشکسالی های نسبی شده است، هر روز مطالبه برای مصرف بی ضابطه ی آب در کشاورزی بیشتر می شود تا آنجا که تنش هایی در کشور ایجاد شده است. نگارنده معتقد است؛ دولت باید در غیاب سیستم های سنتی فئودالی و نیز ضعف مفرط اتحادیه های کشاورزی، نقش قوی بازی کند، بدین گونه که «آب» را در کنار سایر موارد حمایتی مانند آموزش و خط دهی، تسهیلات اعتباری و خرید تضمینی در اختیار کشاورزان قرار دهد و در عوض از آنان اصلاح شیوه های زراعت و آبیاری و هماهنگی در تولید و فروش فرآورده های کشاورزی را طلب نماید.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی