سیاست

این وب نوشت برای انتشار اندیشه های سیاسی یک جوینده حقیقت در عرصه سیاست ایجاد شده است. امید است، با نقدها و نظرات راهگشای خود در بهتر شدن آن سهیم باشید.

سیاست

این وب نوشت برای انتشار اندیشه های سیاسی یک جوینده حقیقت در عرصه سیاست ایجاد شده است. امید است، با نقدها و نظرات راهگشای خود در بهتر شدن آن سهیم باشید.

مسعود کریمی بیرانوند

 

چند وقتی است که تب اعتراضات و مطالبات برای حقابه در استان های مختلف کشور بالا گرفته است. ساکنان زمینهای بالادست، استانهای پایین دست را زیاده خواه و غارتگر می دانند و اینان نیز آنان را راهزنان گردنه گیر آب می خوانند. جماعتی دیگر مشکلات کم آبی را ناشی از جانمایی و توسعه نامتوازن صنایع آب بر در کویر معرفی کرده و صدالبته کسانی نیز آب را بهانه ای برای اعتراض و آشوب ساخته اند.

کلید معمای آب اما جای دیگری است. طبق آمارهای معتبر جهانی، ایران حدود یک چهارم میانگین جهانی نزولات آسمانی دارد و با سرانه حدود 1700 مترمکعب آب در سال از جمله کشورهای خشک است و در مرز تنش آبی قرار دارد. با این حال ایرانی ها بیش از 75% آب تجدیدپذیر کشور را استفاده می کنند و سرانه برداشت آب در ایران معادل 1324 متر مکعب در سال است که حدوداً 3 برابر سرانه اروپا، 2 برابر سرانه آمریکا، 8 برابر سرانه آفریقا و حدود 3 برابر سرانه برداشت آب در آسیاست.

قابل توجه است که مصرف آب شرب و بهداشتی در ایران در حد میانگین جهانی است و از بسیاری کشورها کمتر است. در بخش صنعت نیز کمتر از 2% آب تجدیدپذیر کشور استفاده می شود که در مقایسه با قاره اروپا (60%) و قاره آمریکا (35%) بسیار ناچیز و حتی در مقایسه با  قاره آفریقا (5%) کمتر است. بنابراین تحلیل هایی که مشکلات آب در ایران را ناشی از صنایع آب بر می دانند، کاملاً برخلاف واقعیت هستند.

مشکل مصرف غیرمتعارف آب در ایران به بخش کشاورزی برمی گردد که با سهم 93 درصدی از آب تجدیدپذیر در مقایسه با بسیاری از ممالک پیشرو در زمینه تولیدات کشاورزی از جمله اروپا ( 22% سهم آب کشاورزی) و آمریکا (40%) سرسام آور است. پس معلوم می شود که بیشترین حجم آب کشور ما صرف کشاورزی می شود. شوربختانه حدود 70% این آب به خاطر سیستم آبیاری غلط هدر می رود و بدتر آنکه همان مقدار محصولی که برداشت می شود نیز به خاطر ناسازگاری محصولات با اقلیم منطقه، عدم هماهنگی و برنامه ریزی برای فرآوری، بسته بندی و بازاریابی تولیدات کشاورزی با کمترین سودآوری مواجه می شود، طوری که به ازاء مصرف هر متر مکعب آب در ایران حدود 2.7 دلار تولید ناخالص داخلی صورت می گیرد که نسبت به میانگین جهانی (14 دلار به ازاء هر متر مکعب) رقم بسیار پایینی است.

مع الأسف با وجود شیوه آبیاری نادرست، اشتهای مزارع ایران برای محصولات آبدوست مانند برنج، هندوانه، چغندر، سیب زمینی و هویچ روزبروز بازتر می شود و این در حالی است که آمارها نشان می دهد تا سال 2050 در جهان تقاضا برای آب در بخش صنعت 400 درصد رشد دارد و در بخش کشاورزی 14 درصد کاهش. لیک در ایران ما سرنا را از سر گشاد می زنیم! از فلاحت، غول سیری ناپذیری ساخته ایم که روز به روز آب های شیرین مملکت را مبلعد و به صورت آب مجازی به هدر می دهد.

عاقلان می دانند که منظور نگارنده بی توجهی به بخش مهم کشاورزی یا مطالبات زارعان زحمت کش نیست، بلکه سخن در این است که حاکمیت موظف است، سوء مدیریت های توزیع  و مصرف آب را خاتمه دهد. إن شاء الله در قسمت بعدی درباره ریشه های تاریخی و سیاسی ناکارآمدی کشاورزی که مهمترین عامل مشکلات آب در کشور است، خواهیم نوشت.

 

  • مسعود کریمی بیرانوند

آب

بحران آبی

حقابه

خشکسالی

شورش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی