کوروش آسوده بخواب که ما مأموریم!
مسعود کریمی بیرانوند
از زمان روی کار آمدن رضاشاه بحث از ایران باستان همواره محل نزاع بوده است. برخی مدعی هستند پهلویها حامی و احیاءگر مجد و عظمت ایران باستان بوده اند. قصد داریم در چند سطر نشان دهیم که جمهوری اسلامی ضمن نگاه اصلاحی به تمدن و دستاوردهای باستانی ایران، از سنخیت و قرابت بیشتری به ایران باستان برخوردار است و پهلویها تنها از باستان گرایی در جهت ماموریتی که از جانب غرب برای وطنمان داشتند، سوء استفاده می کردند.
گفته می شود؛ از افتخارات ایران باستان و شاهان ایرانی این است که در دوران رواج شرک و الحاد در دنیا، «یکتاپرست» بوده اند. اگر واقعا این چنین بوده که مایه مباهات همه ایرانیهاست. ولی سوال اینجاست که آقایان پهلوی و باستان پرستهای امروزی چقدر از وقت مبارکشان را صرف عبادت خدا، یادگیری آموزه ها و اجرای مناسک دینی کرده اند؟ چقدر به ترویج و تحکیم باورها، ارزش ها و دستورات دینی در جامعه همت گمارده اند؟ به قول یکی از دوستان اگر واقعا کورش منادی یکتاپرستی بوده از اینکه می بیند امروزه در مقابلش سجده می کنند، در گور به خود می لرزد!
مورخان یهودی که در زمان پهلوی تاریخ ایران باستان را برای ما نوشتند، اذعان دارند که پیوندی عمیق میان دین و سیاست وجود داشته است و روحانیان آن زمان (موبدان، هیربدان و مغان) در دربار شاهانی که خود را نماینده خدا در زمین می دانستند، جایگاه و تاثیر زیادی داشتند. حال سوال اینجاست که چرا و چگونه پهلویها و همفکرانشان بر خلاف جمهوری اسلامی منادی سکولاریسم و جدایی دین از سیاست بوده اند؟
به ما گفته اند که در زمان باستان دو امپراطوری قدرتمند ایران و روم، رقابت و درگیری های زیادی داشته اند و از استقلال و پیروزیهای ایران در مقابل امپراطوری روم (غرب آن زمان) داستانها شنیده ایم. پرسش این است که آیا پهلویها و مدعیان ایران باستان، طرفدار ایستادگی در مقابل دسیسه ها و زورگویی های دول غربی بوده اند یا جمهوری اسلامی؟ اشغال ایران در جنگ جهانی دوم بدون هیچ گونه درگیری اشغالگران با ارتش رضاخانی و اخراج شاه ایران گویای همه چیز است! تمدید قراداد دارسی، کودتای 28 مرداد و طرح کاپیتولاسیون بماند!
اسلام به دلیل حمله اعراب به ایران در 1400 سال قبل، همواره مورد انتقاد باستان پرستان بوده است و در اینباره افسانه ها ساخته اند. سوال این است که واکنش این افراد به دو بار اشغال ایران در جنگهای جهانی اول و دوم توسط انگلستان، شوروی و آمریکا چه بوده است؟ فقط در جریان اشغال ایران در جنگ جهانی اول، حدود 10 میلیون نفر از مردم ایران از بین رفتند. عجیب این است که هر دو شاه پهلوی دقیقاً بعد از هر دو جنگ جهانی و توسط اشغالگران روی کار آمدند!
همواره از افتخارات فرهنگی و هویتی ایران باستان شنیده ایم. سوال این است که آیا پهلویها مروج فرهنگ ایرانی و جلوگیری از فرهنگ مهاجم غرب بوده اند یا جمهوری اسلامی؟ سبک پوشش و آرایش، خوراک و تغذیه، سرگرمی و تفریح، معاشرت و جشنهای غرب پرستان مدعی ایران باستان چه شباهتی با آن دوران دارد و چقدر تمایز با سبک زندگی غربی دارد؟ عکس آریامهر با شورت در کنار ساحل چه شباهتی با تمثال کوروش و داریوش (لباسهای بلند، دستار به سر، محاسن بلند) دارد و آیا می توان باور کرد شهربانو فرح نسبتی با زنان ایران باستان (محجب و باحیاء) داشته است؟
با نگاهی کلان می شود فهمید که دو هسته اصلی فکری حاکم بر تحولات معاصر کشور ایران عبارتند از اسلامگرایی و غربگرایی. به نظر نگارنده مابقی جریانات فکری-فرهنگی یا اقمار یکی از این دو منظومه هستند و یا در فضایی بینابین جاخوش کرده اند. پهلویها به طور قطع مامور دول استعمارگر غربی در ایران بودند و نه تنها وطن پرست که حتی وطن دوست هم نبودند و ایران باستان را فقط به عنوان حربه ای برای برای مبارزه با ایران اسلامی می خواستند.
در عوض جمهوری اسلامی همواره برخوردی منطقی با دستاوردها و آثار ایران باستان داشته است. بسیاری از آن ها مثل عید باستانی نوروز و مبارزه خیر با شر را گرامی داشته و تقویت کرده است و بعضی دیگر چون طبقه بندی های اجتماعی و سیستم شاهنشاهی را رد کرده است.