مردم سالاری دینی و یاوران اصلح
مسعود کریمی بیرانوند
فسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ: اگر خود نمیدانید از آگاهان بپرسید.
دموکراسی در تاریخ ریشه طولانی دارد و به اندازه همین قدمت مخالفان و موافقانی داشته است. در میان مخالفان دموکراسی نام کسانی چون سقراط و افلاطون شدیداً جلب توجه می کند که آن را حکومت جاهلان دانسته و نقدهای زیادی بر آن وارد می دانند. افلاطون در قسمتی از بند 557 کتاب جمهوری درمورد نخبه کشی در نظام های دموکراسی می نویسد: «خاصیت دموکراسی بی بند و باری مطلق است؛ چه در چنین کشوری، هیچ کس مجبور نیست وظیفه ای سیاسی به عهده بگیرد؛ هرچند در انجام آن از همه استادتر باشد» و در بند بعدی (بند 558)می نویسد: «حکومت دموکراسی با غروری بی نهایت همه آن اصول را زیر پا می گذارد و کوچکترین اعتنایی ندارد به اینکه نامزدهای زمامداری، از چگونه تربیتی برخوردار شده و دارای کدام شغل و حرفه بوده اند، بلکه کافی است ادعا کنند که دوستدار ملت اند».
مخالفان دموکراسی در غرب زیاد هستند و در دیگر جوامع نیز دموکراسی مخالفان پر و پاقصی داشته است. علامه طباطبایی ذیل آیه 200 سوره آل عمران می نویسد: «این بعینه همان دیکتاتورى شاهى است که در اعصار گذشته وجود داشت. چیزى که هست، اسمش عوض شده و آن روز استبدادش مىگفتند و امروز دموکراسیاش مىخوانند. بلکه استبداد و ظلمِ دموکراسى بسیار بیشتر است. آن روز اسم و مسما هر دو زشت بود، ولى امروز مسماى زشتتر از آن، در اسمى و لباسى زیبا جلوه کرده. یعنى استبداد با لباس دموکراسى و تمدن که هم در مجلات مىخوانیم و هم با چشم خود مىبینیم چگونه بر سر ملل ضعیف میتازد و چه ظلمها و اجحافات و تحکماتى را دربارهی آنان روا مى دارد».
با این همه باید گفت دموکراسی تعریف مشخص و دقیقی هم ندارد و هر کس از زعم خود یار یا پاد آن می شود. امامخمینی (ره) می فرمودند: « این کلمه دموکراسی که پیش شما اینقدر عزیز است یک مفهوم مُبَیَّنی ندارد. ارسطو یکجور معنی کرده. شوروی یکجور معنی کرده. سرمایه دارها یکجور معنی کرده اند». (صحیفه امام، ج10، ص95) و صدالبته «دموکراسی که در اسلام هست با این دموکراسی معروف اصطلاحی که دولتها و رؤسای جمهوری و سلاطین ادعا می کنند بسیار فرق دارد». (صحیفه امام، ج4، ص418)
مردمسالاریدینی که مدل صحیح دموکراسی است، باید به دور از فریبها و جوسازیهای انتخاباتی باشد و این زمانی اتفاق می افتد که اولاً نهادهای قانونی صلاحیت نامزدها را تایید نمایند و ثانیاً افراد و گروه های آگاه و خیرخواه به عموم مردم مشاوره داده و مردم نیز از این میان گزینه شایسته را برگزینند. مورد اول که تشخیص صلاحیت نامزدهای انتخاباتی است، به عهده شورای نگهبان گذاشته شده است، دارای رسمیت و جایگاه قانونی است و علیرغم مخالفتهای زیاد تا کنون عملکرد خوبی داشته است.
مورد دوم که تشخیص اصلحیت نامزدهاست، به عهده مردم و جامعه مدنی واگذار شده است، لذا امام راحل می فرمایند: «جامعه اسلامی ایران که با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزشهای والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفتهاند و به این بیعت و پیمان بزرگ وفادار ماندهاند، مسلّم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند. البته مشورت در کارها از دستورات اسلامی است و مردم با متعهدین و معتمدین خویش مشورت مینمایند و افراد و گروهها و روحانیون در حد تذکرات قبلی در حوزه خود میتوانند کاندیدا معرفی نمایند؛ ولی هیچ کس نباید توقع داشته باشد که دیگران اظهار نظر و اظهار وجود نکنند» (صحیفه امام، ج21، ص 10).
در این راستا در استان لرستان شاهد تشکیل کارگروه یاوران اصلح بودیم که طرحی نو در فضای سیاسی استان و حرکتی در راستای عقلانیت و عدالت بوده است. این کار که توسط جمعی از دانشگاهیان انقلابی شروع شده، هیچ منفعت و جهت گیری شخصی و گروهی را در نظر نداشته و به دنبال تقویت کار جمعی برای رسیدن به خیر عمومی از طریق انتخاب، حمایت و نظارت بر نمایندگان شایسته مردم شریف لرستان است. لذا از عموم مردم لرستان و گروه ها و اقشار مختلف می خواهیم که به ندای شایستهسالاری که از طرف یاوران اصلح سر داده شده، پاسخ مثبت داده تا با هم افزایی بیشتر گامی در راستای پیشرفت و عدالت جامعه لرستان برداریم.