سیاست

این وب نوشت برای انتشار اندیشه های سیاسی یک جوینده حقیقت در عرصه سیاست ایجاد شده است. امید است، با نقدها و نظرات راهگشای خود در بهتر شدن آن سهیم باشید.

سیاست

این وب نوشت برای انتشار اندیشه های سیاسی یک جوینده حقیقت در عرصه سیاست ایجاد شده است. امید است، با نقدها و نظرات راهگشای خود در بهتر شدن آن سهیم باشید.

 

نقش معنویت­گرایی دینی بر سبک زندگی سیاسی در انقلاب اسلامی ایران

 

ابراهیم برزگر

مسعود کریمی بیرانوند

 

منتشر شده در فصلنامه رهیافت انقلاب اسلامی، دوره 9، شماره 32، پاییز 1394، صفحه 44-25

 

چکیده:

معنویت­گرایی دینی، همواره در ارتباط موّثر با زندگی انسان­ها عموماً و زندگی سیاسی آن­ها خصوصاً بوده است. اما این واقعیت در عصر رواج سکولاریسم به چالش کشیده شده است و لذا نیازمند تبیین علمی دقیق برای دفاع از حیات عملی خود که با انقلاب اسلامی ایران رمقی دوباره یافته است، می ­باشد. نوشتار پیش­رو در پاسخ به پرسش از امکان نقش ­آفرینی معنویت­گرایی دینی بر سبک زندگی سیاسی، با تحلیل مفاهیم معنویت­گرایی، سبک زندگی و سیاست بر مبنای روش تحلیل محتوای کیفی و در چارچوب الگوی سبدهای سه گانه باورها، گرایش­ها و رفتارها نشان داده است که معنویت­گرایی دینی به مثابه گرایش و تلاش­ در مسیر و چارچوب اعتبار شده از سوی دین، عاملی برای تحقق نوعی از سبک زندگی سیاسی است که نهایتاً نفوس انسانی را از زندگی نارس، زودگذر و بازیگون مادی به حیات اصیل، جاودان و حقیقی معنوی می­رساند. لذا تنها آن نوع سبک زندگی سیاسی مورد پذیرش می­باشد که در ورای ظواهر اعتباری خود برخوردار از حقایق وجودی باشد.

کلیدواژه­ ها: دین، معنویت ­گرایی، سبک زندگی، سیاست، انقلاب اسلامی.

 

 

 

 

  1. طرح مسئله

معنویت­گرایی آثار فکری و عملی زیادی از خود در ساحت­های گوناگون حیات بشری ازجمله­ در زندگی سیاسی بر جای گذاشته است و این در تاریخ ایران مصادیق زیادی دارد(کندی ادی،1381: 65). امّا در سده ­های اخیر در مغرب ­زمین نوعی عقیده به‌تدریج رشد و استیلا یافت که مسائل روحانی و به تعبیری متافیزیکی را درصحنه‌ی جامعه و سیاست برنمی ­تابید. رفرمیست­ها در واکنش به سیطره سنگین کلیسا بر جامعه و سیاست به نام دین و معنویت، راه آسان را انتخاب نموده و مدّعی شدند که اساساً ایمان دینی را با تفکّر و عمل اجتماعی کاری نیست و درنتیجه تا حدی دین جدید به عرفان­های شرقی و بودیسم نزدیک شده و لذا خطری برای سیاست محسوب نمی­شود.  مذهبی بودن در مسیحیت متأخّر، یک صفت شخصی قلمداد شده و هر فردی در تجربه دینی خود می­تواند با خداوند و موجودات ماورایی ارتباط برقرار کند (براون، 1375: 124-131). طبیعی است که با خزیدن معنویت­گرایی به پستو، شاهد آن باشیم که تمامی روایت­ها و نظریات مدرن و پست‌مدرن در علوم سیاسی به نقش معنویت و معنویت­گرایی در سیاست بی ­توجه باشند. نکته جالب این است که نه‌تنها دیگر این معنویات نیست که نحوه­ی معیشت و سبک زندگی مردم را رقم می­زند و جای خود را به قدرت و سیاست می­ دهد، بلکه به ظاهر رابطه معکوس شده است و انسان­ها که متأثر از روابط قدرت ملزم به انتخاب سبک زندگی مناسب خود شده­اند، قرار است با این کار به زندگی خود هویت و معنا ­بخشند (گیدنز، 1385: 120).

اما وقوع و دوام انقلاب اسلامی ایران معادلات فوق ­الذّکر را بر هم زده و طرح پیوند معنویت و سیاست را از نو درانداخت. به‌گونه‌ای که جایگاه معنویت دینی در شکل­ گیری و تداوم انقلاب اسلامی ایران مورد توجه بسیاری از پژوهشگران و نویسندگان قرار گرفته است. در همین راستا فوکو که از نزدیک شاهد رویداد انقلاب اسلامی است آن را «روحی در جهان بی ­روح» می­نامد (فوکو، 1384: 61) و در همان سال­ها خانم لیلی عشقی نیز در پاریس از نقش عوامل عرفانی در پیروزی انقلاب بحث می­کند و از نقش منحصربه‌فرد معنویت و عرفان شیعی و اخلاق حسینی در پیشبرد و تحقّق جنبش انقلابی مردم ایران سخن می­گوید (عشقی، 1379).

در انقلابی که رهبر آن به عنوان یک متفکّر صاحبنظر معتقد است: «در رأس همه­ امور این معنویات واقع است. تشکیل حکومت برای همین است» (خمینی، 1384: 103).  لذا طبیعی است که «انقلاب اسلامی ایران، قبل از هر چیز، یک انقلاب معنوی است. ... حضور و رسوخ معنویت، در جامعه به‌وضوح دیده می‌شود و در همه ابعاد آن، از جنگ که اولین مسئله است تا کارخانه، خانه، مدرسه و حتی در نحوه‌ی مصرف و راه و روش زندگی روزمره مردم به چشم می‌خورد» (http://farsi.khamenei.ir، 27/09/1369).

اما به‌رغم این پشتوانه­ ی نظری و سابقه­ی عملی، به نظر می­رسد هنوز چند وچون حضور معنویت دینی در حوزه ­ی زندگی سیاسی به‌صورت شفاف، منسجم و عملیاتی مورد بحث کافی و اجماع وافی صاحب­نظران قرار نگرفته است. مهمترین و ابتدایی­ترین مسئله در این باره، پرسش از نسبت معنویت­گرایی دینی و سبک زندگی سیاسی است که قبل از پژوهش میدانی نیاز به بررسی و تحلیل نظری دارد. فرض ما این است که معنویت­گرایی دینی نوع خاصی از سبک زندگی سیاسی را رقم می­زند که انسان را از زندگی فرعی، نارسا و زودگذر مادی به حیات اصیل و جاودان معنوی می­رساند. آنچه که امروز به عنوان سبک زندگی غربی یا آمریکایی در حال گسترش خود به نقاط مختلف جهان است نمی­تواند با معنویت­گرایی دینی سازگار باشد و این در عرصه سیاست بیش از عرصه­ های دیگر تبلور می­یابد. برای آزمایش فرضیه مورد نظر، پیش از روش­های تجربی باید زیربنای تئوریک این اثرگذاری را تبیین نمود و این مقاله با استفاده از روش تحلیل فلسفی و البته در چارچوب نظری الگوی سبدهای سه گانه این کار را انجام داده است.

 

برای مطالعه کامل مقاله اینجا کلیک کنید.

 

  • مسعود کریمی بیرانوند

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی